دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 17
بخشی از متن
در این بخش از این فصل به کمال گرایی، تعاریف کمال گرایی و دیدگاه ههای مطرح در زمینه کمال گرایی می پردازیم.
کمال گرایی که از اوایل قرن بیستم مفهوم مورد علاقه روان شناسان بوده عبارت است از: «گرایش افراطی به بی عیب و نقص بودن، کوچک ترین اشتباه خود را گناه نابخشودنی دانستن و مضطربانه در انتظار پیامدهای شکست نشستن»(سامی، 1392).
کمال گرایی به وسیله برنز در سال 1980 به این صورت تعریف شده است: کمال گرایان کسانی هستند که استانداردهای بالا و غیر قابل دسترس را برای خود وضع می کنند، این گونه افراد تحت فشار زیاد قرار دارند و به طور دائم به سمت اهداف غیر ممکن به پیش می روند و ارزش خود را براساس کارایی، کمال و پیشرفت اندازه گیری می کنند (به نقل از تقدس، 1390).
هویت و فلت (1991) معتقدند که «کمال گرایی یعنی گرایش فرد به داشتن مجموعه ای از معیارهای بالا و افراطی و تمرکز به شکست ها و نقش عملکرد». شافران، کوپر و فیربرن (2002) کمال گرایی بالینی را این گونه تعریف کرده اند: «وابستگی مفرطی خود ارزیابی به تعقیب معیارهای آمرانه شخصی و خود تحمیل شده، حداقل در یک حوزه برجسته برخلاف پیام های منفی آن».
می توان گفت که کما گرایی قدمتی به طول یک قرن دارد. و اولین کسانی که به کمال گرایی به عنوان یک موضوع مهم رفتار انسان توجه داشتند فیلسوفان و حکیمان بودند یکی از آنها ژانت (1898) بود که در مورد ایده ها و عقاید تثبیت شده داشتند ویژگی اصلی آنها سخت گیری و دقت بیش از حد بود، از دیگر فیلسوفان قدیمی ایبکتوس (1897) و دوبیز (1907) بودند که بر نگرش افراد که گاهی این عقاید و نگرش های سخت گیرانه می باشد و منجر به کمال گرایی انسان می شود توجه داشتند (به نقل از اگان، 2005).
فروید بنیانگذار مکتب روان کاوی معتقد است که کمال گرایی و وسواس فکری و عملی ناشی از تثبیت در مرحله مقعدی زندگی کودک حدودا از 18 ماهگی شروع می شود و برای کودک، مقعد، نگهداری و دفع ادرار و مدفوع منبع لذت است همچنین شروع تجربه، جدایی و استقلال در این دوره همه شرایطی را ایجاد می کند که بین کودک و والدین تعارض و درگیری برای آموزش و توالت از یک سو و استقلال و وابستگی از سوی دیگر کودک را با مادر ی عصبانی روبه رو می کند. نتیجتا کودک حالتی از عشق و تنفر پیدا کرده و این قضیه زمینه شک و تردید بود. و کمال گرایی برای کودک فراهم می کند. از نگاه دیگر فروید کمال گرایی را نتیجه فراخود سخت گیر و تنبیه کننده که نیازمند رفتار و منش اخلاقی برتر در تمامی زمینه های زندگی است می دانست(به نقل از اگان، 2005).
به عبارت دیگر، به عقیده فروید(1959-1926)، زمانی که فرامن سخگیر، فرد را برای پیشرفت و رفتار عالی تحت فشار قرار می دهد، میل به کمال گرایی در فرد ظاهر می شود(به نقل از هیل و همکاران، 1997). فراخود که مرحله سوم شخصیت در نظریه ساختار شخصیتی فروید می باشد و از 5-4 سالگی در کودکان شکل می گیرد. بیان درونی ارزش ها اخلاقی والدین و اجتماع کودک است. کوشش فراخود بیش تر برای رسیدن به آرمان ها و کمال است تا واقعیت (به نقل از اگان، 2005).
......
...
.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 16
بخشی از متن
اکثر پژوهشگران پذیرفتهاند که کارکردهای اجرایی، خود تنظیم شوندهاند و تـوانایی کـودک را در بـازداری، خود تغییری، برنامهریزی، سازمان دهی، استفاده از حافظۀ کاری، حل مسأله، هدفگذاری برای انجام تکلیف و فعالیتهای درسـی نشان میدهند(ویلکات و همکاران، 2005؛ زلازوو همکاران، 2003). کارکردهای اجرایی و توجه، کانون نظریههای اخیرعصب-روانشناختی کـودکان در مـعرض خطر ناتوانی، به ویژه کودکان ناتوان در یادگیری و کودکان مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی است(سیدمن ، 2006).
کارکردهای اجرایی عصبی-شناختیساختارهای مهمی هستند که با فرآیندهای روانشناختی مسؤول کنترل هوشیاری،تفکر و عمل مرتبط میباشند.اگرچه کارکردهای اجرایی در درجه اول از چشمانداز عصبی-شناختی مطالعه شدهاند ولی در سالهای اخیر تحول و آسیبشناسی آنها مـورد عـلاقه صاحبنظران بسیاری بوده است(زلازو و مولر،2002).
کارکردهای اجرایی،کارکردهای عالی شناختی و فراشناختی هستند که مجموعهای از تواناییهای عالی شامل خودگردانی، بازداری، خودآغازگری، برنامهریزی راهبردی، انعطاف شناختی و کنترل تکانه را بـه انـجام مـیرسانند(ویانت و ویلیس، 1994).در واقع،کارکردهایی همچون سازماندهی، تصمیمگیری، حافظهء کـاری، حفظ و تـبدیل،کنترل حـرکتی، احساس و ادراک زمان، پیشبینی آینده، بازسازی، زبان درونی و حل مسأله را میتوان از جمله مهمترین کارکردهای اجرایی عصبشناسی دانست که در زندگی انجام تکالیف یادگیری و کنشهای هوشی به انـسان کـمک مـیکنند(بارکلی،1998؛ ولشو پنینگتون،1988؛ به نقل از علیزاده، 1385).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 27
بخشی از متن
در این بخش از این فصل به بررسی بیماری آرتریت روماتوئید، سبب شناسی و نقش عوامل روانی در بروز این بیماری، و درمان این بیماری میپردازیم.
آرتریت روماتوئید (RA) بیماری سیستمیکی است که با پلی آرتریت التهابی در مفاصل بزرگ و کوچک و علایم عمومی مشخص میشود. این بیماری نمونه شاخص آرتریت التهابی با ویژگیهای بالینی مشخص نظیر سفتی صبحگاهی، قوام ژلهای و بهبودی علائم با فعالیت است. اکثر بیماران دچار درجاتی از تخریب استخوان و غضروف و نیز درگیری غلافهای تاندونی میشوند؛ در بسیاری از بیماران این فرایند منجر به تغییر شکل و افت چشمگیر عملکرد میشود (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). آرتریت معمولا به هر مفصلی حمله نمیکند ولی در مفاصل کوچک مانند مفاصل انگشتان دست یا مچ دست و پا بیشتر مستقر میشود؛ گرچه گاهی مفاصل بزرگ مانند ران، زانو و شانه دچار این بیماری میشوند (اطاری و اطاری،1386).
آرتریت روماتوئید جزو شایعترین بیماریهای خود ایمنی است؛ و شیوع آن در ایالات متحده، آفریقا و اروپا مشابه است، اما در جوامع آسیایی کمی پایینتر است. نسبت ابتلا زن و مرد 3 به 1 است (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). شیوع بیماری با افزایش سن زیاد میشود و اختلاف از نظر شیوع جنسی در سنین بالا کاهش مییابد. بیماری اکثراً در دهه چهارم و پنجم زندگی شروع شده و در 80 درصد بیماران بین 50-35 سالگی بروز مینماید (کاسپر و همکاران2012؛ ترجمه منتظری، 1391).
علت اصلی این بیماری ناشناخته است و هنوز مشخص نشده است که جرقهای که این بیماری التهابی را روشن میکند از کجا زده میشود. فرضیه چند بعدی در مورد آرتریت روماتوئید چنین است که در این بیماری، عوامل ژنتیکی، ایمنی شناختی و روانی – اجتماعی به اهم تعامل میکنند (زیتلین،1977؛ به نقل از فروزش یکتا و همکاران، 1381). گسترش این بیماری رویدادی است که با واسطه نظام ایمنی صورت میگیرد. در واقع آرتریت روماتوئید یکی از بیماریهای خود ایمن است که در آن نظام ایمنی به بافت سالم خودی حمله میکند (ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران، 1375؛ اطاری و اطاری، 1386)؛ و همچنین سیستم ایمنی واسطهای است بین تعیین کنندههای آسیب شناسی فیزیولوژکی، بیوشیمیایی، و غدد درون ریز از یکطرف، و رویدادهای روانی – اجتماعی از طرف دیگر که توسط دستگاه عصبی مرکزی پردازش میشوند (ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران،1375).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 19
بخشی از متن
حـرکت از نیازهای ضروری انسان است و توجه به این نیاز در دورههای گوناگون زندگی،سلامت انسان را تضمین میکند (درشگی، 1386). یکی از مهمترین مهارت های انسان مهارت حرکتی است. این مهارت یکی از اشکار حرکت در انسان است که با توجه به الگوی رشدی و بنیادی بصورت سازمان یافته در جهت سازگاری آدمی مطرح است (شجاعی، 1388). هلر و همکاران (1963، 1965) اسمیت و اسمیت (1966) ریزن و آرونز (1959) بر اهمیت حرکت در رشد و پالایش توانائی های ادراکی و سازگاری آنها با ماهیچه ها و همچنین دستگاه عصبی کودک تاکید نمودند. کودک زمانی می تواند صحبت کند که بتواند بایستد یعنی توانایی حرکتی او رشد یافته و سپس زبان و ارتباط کلامی او ظاهر شود. بچه ی 5 ساله زمانی می تواند یک گره پروانه ای بزند که مهارت های حرکتی ظریف او رشد یافته باشد و همچنین میزان رشد شناختی او این مهارت را تکمیل کند (به نقل از رحیمی، 1389).
سنین پیـشدبستانی و دبستانی از دورههای مهم رشد است که به توجه ویژهای در آموزش مهارتهای حرکتی نـیاز دارد.در این دوره،معلمین ورزش باید بـیشتر روی رشـد مهارتهای حرکتی بنیادی تأکید کنند و در سالهای بعد به فعالیتهای مربوط به آمادگی جسمانی بپردازند. عدم موفقیت در رشد مهارتهای حرکتی بنیادی در خلال سالهای حساس کودکی،ممکن است توانایی یـادگیری مهارتهای حرکتی پیشرفتهتر در سالهای بعد را محدود کند (درشگی، 1386).
به طور کلی در طبقه بندی مهارت های حرکتی انسان از لحاظ گروههای عضلانی درگیر، مهارت های حرکتی در دو دسته مهارت های درشت و ظریف طبقه بندی می شوند که رشد مهارت های حرکتی درشت برای بهبود عزت نفس و مهارت های حرکتی ظریف برای بسیاری از کارهای روزمره مثل لباس پوشیدن، شانه کردن و و نوشتن مهم باشند. در دوران کودکی این مهارت ها فرصتی مناسب برای برقراری ارتباط با دیگران و همکاری با آنان فراهم می کنند و نیز ثابت شده است که بین مقبولیت اجتماعی مثبت و توانمندی های حرکتی، بخصوص در پسران ارتباط مستقیمی وجود دارد. کودکان و نوجوانان دارای مشکلات حرکتی، در اجرای مهارت های حرکتی درشت با مشکل مواجه اند که به عدم شرکت آنها در ورزش، از دست دادن آمادگی جسمانی و کناره گیری از اجتماع و کاهش عزت نفس منتج می گردد(سپهری بناب، فرخی، ابراهیمی ثانی،1387).
اکثر مهارتهای حرکتی بنیادی و ورزشی،در زمرهی مهارتهای حرکتی درشت قرار دارند. مهارتهای درشت،حرکاتی هستند که در آنها از عضلات بزرگ بدن اسـتفاده مـیشود و شامل مهارتهایی هستند که برای حرکت بدن در فضا (حرکات جابهجایی)،حفظ تعادل در مقابل نیروی جاذبه زمین(حرکات پایداری)و دادن نیرو به اشیا و گرفتن نیروی از آنها(حرکات دستکاری) مورد استفاده قرار میگیرند.تقویت مهارتهای حرکتی درشـت بـه ایمنی، محیط مناسب،داشتن یار برای تمرین و نظارت مربی یا والدین نیاز دارد. شناخت والدین و مربیان از مراحل رشد مهارتهای حرکتی درشت میتواند،به کودکان در آموختن این مهارتها و اهمیت دادن به آنها کـمک کند(درشگی، 1386).
......
...
.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 24
بخشی از متن
تمرین بدنی یا نرمش هر نوع فعالیت بدنی است که آمادگی جسمانی، تندرستی و سلامت کلی را افزایش داده یا حفظ می کند. به هرگونه فعالیت یا حرکت بدن که در اثر انقباض و انبساط عضلات اسکلتی ایجاد شده، نیازمند صرف انرژی است، فعالیت بدنی گفته می شود . گروه بندی انواع فعالیت بدنی با توجه به تعریف آن بر اساس میزان زمان اختصاص یافته در طول روز را به انواع فعالیت بدنی حین انجام کار، فعالیت بدنی حین نقل و انتقال و یا فعالیت بدنی بعنوان تفریح و استراحت گروه بندی می کنند. تعریفی دیگر از انواع فعالیت بدنی بر اساس احساس شدت وارد شده بر شخص و میزان تلاش وی در حین فعالیت می باشد، که به سه گروه فعالیتهای بدنی سبک ، متوسط و شدید، بر اساس میزان انرژی و اکسیژن مصرف شده گروه بندی می شود(گرلید و همکاران، 1996).
تمرین بدنی به دلایل مختلف از جمله تقویت عضلات و سیستم قلبی عروقی، کسب مهارت های تمرین بدنی، حفظ یا کاهش وزن و همچنین با هدف تفریح انجام می شود. تمرین بدنی منظم سیستم ایمنی بدن را تقویت میکند و به جلوگیری از بیماری های فراوانی مانند بیماری های قلبی و عروقی، دیابت نوع ۲ و چاقی مفرط کمک می کند. تمرین بدنی همچنین سلامت روانی را بهبود می بخشد، به جلوگیری از افسردگی کمک می کند و باعث حفظ و بهبود اعتماد به نفس مثبت میشود. تمرین بدنی حتی باعث خوش اندامی و افزایش جاذبه جنسی فرد میشود که خود در بهبودِ بیشتر اعتماد به نفس موثر است. چاقی در کودکی، یک نگرانی در حال رشد جهانی است حال آن که تمرین بدنی به کاهش برخی از اثرات چاقی دوران کودکی و بزرگسالای مرتبط است(گرلید و همکاران، 1996).
تمرین قدرتی،شیوهی تمرینی خاصی است کـه در آن،مقاومت خارجی برای گسترش تواناییهای عملکردی عضله،افزایش و کاهش داده میشود. به عبارت دیگر، تمرینات قدرتی نوعی فعالیت بی هوازی است که طی آن از انقباض عضلانی برای افزایش قدرت و حجم ماهیچهها استفاده میشود برنامههای تمرینهای قدرتی،شبیه هم نیستند و هدفهای مشترکی نیز ندارند،چون هدفهای تمرین،با نیازمندیهای فردی ارتباط دارند.طرح برنامهای مناسب همراه با نظارت هوشمندانه، تمرین مقاومتی را ایـمن،جالب توجه و مفرح میکند که برای کودکان لذت بخش خواهد بود.چنانچه تمرینات قدرتی به درستی به کار بروند، فواید زیادی در سلامتی کلی بدن همچون افزایش قدرت و سفتی استخوانها، ماهیچهها، تاندونها و رباطها، بهبود عملکرد مفاصل، افزایش متابولیسم بدن، بهبود عملکرد قلب و تنظیم کلسترول بدن دارند(عیوضی، 1384).در ادامه به طور خلاصه انواع تمرین های قدرتی آورده شده است:
...........
.....
...
.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 26
بخشی از متن :
سارتر و بـارجیوس (1999)عـوارض روانـپزشکی و هیجانی پس از زایمان را به سه دسته زیر تقسیم بندی کردهاند:
کمترین شدت افسردگی را دارد، شروع آن در هـفته نـخست پس از زایمان است. اکثر اوقات در روز سوم یا چهارم پس از زایمان دیده میشود. یک اختلال خلقی ناپایدار است کـه 24 تـا 72 ساعت پس از تولد نوزاد رخ میدهد و با علایم خلق غمگین، غم ناپایدار، عدم توانایی هـیجانی، مـلامت و سـرزنش، اختلال خواب و اختلال خلقی ناپایدار مشخص میشود(پیت 1973، یالوم و همکاران، 1968). غم پس از زایمان خود محدود شـونده 7 اسـت و معمولا 10 روز پس از زایمان کاهش معنیدار در آن دیده میشود. دامنه تخمین شیوع آن بین 33 درصد(هاندلی و همکاران، 1980) تا 70 درصد(هریس، 1980) اسـت و ایـن مـوضوع تا اندازهای به ملاک تشخیصی بستگی دارد.
یک اختلال ناتوان کننده و نادر است که مـعمولا بـه بستری کردن نیاز دارد. در هر 1000 زایمان یک یا دو نفر مادر به آن مبتلا مـیشوند(هرزوک و دیتری، 1976؛ کندل و همکاران، 1987). در زایمان نخست در حدود 50% و در زایمان دوم در حدود 40% مادران ممکن است به این اختلال مـبتلا شـوند. این نـشانگان با نشانههایی از قبیل ناتوانی زیاد، گیجی و منگی، هذیانها و نشانههای توهم پایدار، تـحریکپذیری و بـیثباتی هیجانی و نگرانیهای وسواسگونه در مورد نوزاد، افکار خاص و میل به آزردن کودک یا خود همراه است(براکینگتون و همکاران، 1981؛ هـرزوک و دیـتری، 1976). این علایم معمولا از روز سوم زایمان شروع میشوند. علایم دیگر عبارتند از سوءظن، بی ربـطی کـلام، بیعلاقگی به طفل، بی میلی نسبت بـه مـراقبت از آن و مـمکن است بیمار زایمان یا ازدواج را انکار کند و ادعـای بـاکره بودن نماید.
افسردگی پس از زایمان یک اختلال شایع و ناتوان کننده روانی اجتماعی است (کوروین، کوهن، جارت و ساتسفورد،2010) که ممکن است حداکثر طی چهار هفته اول پس از زایمان آغاز گردد. اگر چه بعضی مطالعات شروع آن را تا 12 ماه پس اط زایمان گزارش کرده اند (مراکی و خیر آبادی، 2012). شیوع افسردگی پس اط زایمان از 13 الی 20 درصد (سمیر، ولز-نیسروم و نیسین، 2013) و در شرایط خاص تا 41 درصد گزارش شده است که این تفاوت به نحوه نمونه گیری، زمان بررسی، معیارهای متفاوت تشخیصی (افسردگی ماژور با مینور)، ابراز خود گزارش دهی و روش مطالعه مرتبط است. بطوری که در یک مطالعه متاآنالیز اخیر که بر روی 41 مقاله در ایران انجام شدف شیوع کلی افسردگی پس اط زایمان 3/25 درصد گزارش شد (ویسانی، دلپیشه، سایمیری و رضاییان، 2013). جدول شماره 1 شیوع افسردگی پس از زایمان در برخی از مطالعات انجام شده در جامعه ما را نشان می دهد (خیرآبادی و همکاران، 2012؛ باقری زاده و همکاران، 1388؛ منتظری و همکاران، 2013؛ خوشه ای مهر و همکاران، 1391؛ نیک پور و همکاران، 2013).
.......
....
..
.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 102 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 28
بخشی از متن :
تاب آوری
در این بخش از فصل دوم به بررسی تاب آوری، تعاریف تاب آوری و مدلهای آن از دیدگاههای مختلف میپردازیم.
مطالعه علمی تاب آوری در حدود سال 1970 پدیدار شد وقتی که یک گروهی از محققان پیشرو به پدیده ساز گاری مثبت در میان گروهی از کودکان در معرض خطر توجه نمودند(ماستن، 2012).
پژوهش های پیش گام در مورد تاب آوری به یک انقلاب در زمینه فکر کردن در مورد ریشه و درمان آسیب شناسی روانی منجر شد. تلاش های تحقیقاتی مستقیما به سوی درک آسیب شناسی یا نقایص بود تا بر روی اینکه چطور مشکلات آشکار می شوند(رایت، ماستن و نارایان، 2013).
از نظر تاریخی، مطالعه تاب آوری، سه موج را به همراه داشته است (ریچاردسون، 2002) :
موج اول بررسی تاب آوری، در پاسخ به این سوال بود، «چه ویژگیهایی افرادی را در مواجهه با عوامل خطر زا یا شرایط ناگوار موفق بیرون میآیند، به عنوان نقطه مقابل افرادی که در برابر این عوامل تسلیم میشوند، مشخص میکند؟»، بیشتر ادبیات و منابع موجود تاب آوری، جستجویی برای توصیف کیفیتهای تاب آورانه درونی و بیرونی است که به افراد کمک میکند تا در پی بروز شرایط پر خطر و یا پس از عقب نشینی، بتواند سازگار شده و یا کارکرد قبلی خود را بازیابند. کیفیتهای تاب آور بودن، پیامدهای نخستین موج بررسی تاب آوری را بازنمایی میکنند.
موج دوم بررسی تاب آوری، تلاشی برای پاسخ به این سوال بود، کیفیتهای تاب آوری، چگونه کسب میشوند؟ فلچ (1977، 1988) اظهار نمود، کیفیتهای تاب آور بودن از طریق قانون تخریب و انسجام مجدد کسب شدهاند. یک فرایند مفصلتر کسب کیفیتهای تاب آوری به عنوان کارکردی از انتخاب هشیار یا ناهشیار به وسیله ریچاردسون و همکاران (1990) مطرح گردید. برای اهداف آموزشی و مشاوره با مراجعان، تاب آوری به عنوان مدل خطی سادهای است که بر اساس آن فرد یا گروه از میان مراحل تعادل زیستی – روانی – معنوی، تعامل با فوریتهای زندگی، تخریبها، آمادگی برای انسجام مجدد و انتخاب برای انسجام مجدد به صورتی تاب آورانه، برگشت به تعادل یا فقدان عبور میکند.
موج سوم بررسی تاب آوری، منجر به مفهوم تاب آور بودن شد. موج سوم آشکار ساخت که در فرایند انسجام مجدد از تخریب در زندگی برخی اشکال انرژی انگیزشی مورد نیاز است. انسجام مجدد تاب آورانه به انرژی فزاینده ای برای رشد نیاز دارد، و مطابق نظریه تاب آوری این منبع انرژی، یک منبع معنوی یا تاب آور بودن فطری است (ریچاردسون، 2002 ).
..........
.....
..
.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 89 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مفاهیم مربوط به بدکارکردیهای جنسی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
اختلالات میل جنسی: اختلال بدانگیختگی جنسی، اختلالهای اوج لذت جنسی و اختلالهای درد جنسی، این اختلالها در D.SM0 ، بدکارکردیهای روانی جنسی نامیده شده اند ولی در D.S.M IV , D.SM III R بر اساس بررسی شواهد جمع آوری شده مبنی بر اینکه عوامل زیست شناسی در بسیاری از این مشکلات نقش بازی می کنند، کلمه روانی از اصطلاح روانی جنسی حذف شده است.
در اصطلاحهای کلی تر، بدکارکردیهای جنسی بعنوان بازداریهای مربوط به چرخه پاسخ جنسی بهنجار تعریف شده اند.
در D.SM IV این شرط لازم که این اختلال باید موجب پریشانی آشکار یا مشکلات بین فردی شده باشد، مورد تاکید قرار گرفته است سرانجام اگر آشکار شود که اختلال بدلیل یک بیماری پزشکی یا ناشی از اختلال بدلیل یک بیماری پزشکی و یا ناشی از اختلال روانی بوجود آمده باشد، این تشخیص داده نمی شود.
بیشتر مفاهیم چرخه جنسی خلاصه ای از توصیفهای پیشنهادی هاولاک الیس، مسترز و جانسون که تقریبا سی سال پیش انجامگرفت در ماهیت و میزان پژوهش و توجه بالینی به رفتار جنسی انسان، انقلابی بوجود آورد. اما بررسیهای مبتنی بر مصاحبه های اولیه توسط گروه کنیزی (کنیزی و همکاران 1948 و 1952) به مشاهده های مستقیم و اندازه گیریهای فیزیولوژیکهای گسترش یافت. در چرخه پاسخ جنسی انسان به طور کلی چهار مرحله مشخص شده است، این مراحل در مردان و زنان تقریبا مشابه و عبارتنداز:
میل، تهییج، اوج لذت جنسی، رهاسازی
1. میل : این مرحله که بوسیله کاپلان معرفی شد بر علاقه ای میل جنسی که اغلب با خیالپردازیهای برانگیزاننده جنسی همراه است اشاره دارد.
2. تهییج: اولین مرحله اصلی جنسی طبق نظر مسترز و جانسون، شامل تجربه ذهنی لذت جنسی است که با تغییرات فیزیولوژیایی و افزایش جریان خون در اندامهای تناسلی همراه است.
3. اوج لذت جنسی (ارگاسم): در این مرحله لذت جنسی افزایش یافته و به اوج خود می رسد.
4. رهاسازی: این مرحله آخر بر اساس نظر مسترز و جانسون به آرامش و احساس خوشی اشاره دارد که معمولا به دنبال اوج لذت می آید و در مردان با یک دوره استراحت همراه است که طی آن، نغوظ و برانگیختگی بیشتر، امکان پذیر نیست. البته این دوره های مختلف در افراد مختلف و حتی در یک فرد خاص در مواقع مختلف متفاوت است، با وجود این تقریبا بلافاصله دوباره به تهییج جنسی پاسخ می دهند.
توجه به ماهیت ساختاری چرخه پاسخ جنسی انسان بسیار مهم است. در این باره، طرح های مختلفی در خلال سالهای متمادی مطرح بوده اند، برای مثال هاولاک الیس تنها از تورم و کاهش تورم (قطع جریان خون به بافت) صحبت می کرد. این دیدگاه یکی از ابداعهای قابل تصور یا طرحهای مفهومی است که توسط دانشمندان دیگر بعنوان راهی برای سازماندهی و بحث درباره کالبدی از اطلاعات مربوط به رفتار جنسی ، پذیرفته شده است.
بدکارکردی های جنسی، توصیفها و سبب شناسی:
یک اختلال خاص ممکن است طوره دوره زندگی را در برگیرد، یا ممکن است بعد از یک دوره کارکدر بهنجار، فرا گرفته شود. ممکن است یابد یا تنها در موقعیت های خاص رخ دهد، و ممکن است کلی باشد یا جزئی. باور بر آن است که شیوع این آشفتگیها چنان زیاد است که افراد نباید تصور کنند اگر گاهی یک یا چند مشکل از این مشکلات را تجربه می کنند به درمان نیاز دارند. در ملاکهای تشخیص مربوط به هر بدکارکرد جنسی، عبارت «پایدار یا بازگشت کننده» گنجانیده شده است تا بر این نکته تاکید شود که یک مشکل باید در واقع قبل از اینکه تشخیص صورت پذیرد، جدی باشد.
در اینجا سعی خواهد شد تا میزان شیوع بدکارکردها گزارش شود، ولی تعیین دقت آنها گاهی به علت مشکلات متعدد مربوط به روش شناخته دشوار است. از جمله این مشکلات این که به دست آوردن نمونه ای که معرف کل جامعه باشد آسان نیست. زیرا افرادی که به زمینه یابیهای مجله ای پاسخ می دهند برای مثال ممکن است خود افرادی پریشان یا نگران باشند که در جستجوی کمک بالینی هستند ولی با کسانی که واقعا دچار بدکارکردهای خاص هستند اشتباه شوند. همچنین ممکن است که افراد مایل نباشند به طور صادقانه به پرسشهایی درباره موضوعهای حساس جنسی پاسخ دهند. علاوه بر این درباره این که چگونه می توان به بهترین وجه، برخی از بدکارکردهای جنسی انسان را تعریف کرد، توافق وجود ندارد، بالاخره، توجه به این نکته لازم است که بدکارکردیهای لزوما به معنای نارضایتی نیست.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 58 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نقش و اهمیت هنر
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
نقش و اهمیت هنر
ادبیات و هنر از پدیده هایی هستند که همواره نقشی موثر در زندگی انسان داشته و از دیرباز مورد نظر فلاسفه، اندیشمندان و مربیان بوده است، چنانکه مکاتب گوناگون فکری، سیاسی و اعتقادی به هنر به منزله وسیله کارآمد جهت توسعه مفاهیم و معارف در جامعه و پرورش انسان به گونه ای متناسب با هدف های خود به کار گرفته اند. البته در بیان عوامل و علل اصلی پیدایش هنر، تفاوت نظر وجود دارد، چنانکه گروهی خاستگاه هنر را همان نیازهای اجتماعی و بر اساس تکامل اجزا تولید در روابط اجتماعی دانسته و عده ای بر غریزی بودن آن و ارتباطش با تمایلات و احساسات درونی انسان تاکید می ورزند. به هر حال این واقعیت که هنر به عنوان یکی از قدیمی ترین پدیده های انسانی و اجتماعی که در دوران مختلف و فرهنگ ها و جوامع گوناگون وجود داشته و در مراسم مذهبی و اجتماعی نقش بارزی را عهده دار بوده است، غالبا از اتفاق نظر کامل صاحب نظران برخوردار می باشد (احسانی،1382).
در زمان فیلسوفان یونانی راجع به هنر و کار هنری، بحث های متعددی شده است.افلاطون معتقد بود که شاعر به عنوان هنرمند، موجودی مقدس است و هرگز امکان ندارد شعری بسراید مگر اینکه به وی الهام شود. همین اندیسه را در آرای سنت آگوستین، حکیم الهی دوران وسطای غرب، نیز می توان ملاحظه کرد.او معتقد بود که خلاقیت هنری، الهام خدایی است. بعدها اسپینوازا آفرینش های هنری را نیز از نیروهای ماوراءالطبیعه جدا دانست و در اوایل قرن 19 افرادی نظیر شلینگ، شوپنهاور و هربارت ، آفرینش های هنری را در باب ضمیر ناخودآگاهی آدمی تبین کردند. ارسطو در کتاب شعر خود این عقیده را مطرح کرده بود که هنر می تواند موجب صافی روان، تزکیه نفس و تصفیه باطن گردد (منطقی ،1375).
امروزه هنردرمانی در گستره وسیعی در سطح بیمارستان های روانی، کلینیک های توانبخشی، اقامتگاه سالمندان و مدارس به کار گرفته می شود.دکتر جابر عناصری در کتاب " مردم شناسی و روان شناسی هنری " در قسمتی از تجربیات خود، در اثرات هنر درمانی در مراکز توانبخشی می نویسد : در کودکان معلولی که از ابراز عقاید خود به طور وضوح عاجزند، حرکات نمایشی را وسیله ای برای ابراز عقاید و احساسات خود و بیان مشکلات و علایقشان قرار می دهند. از طریق بازی نمایشی به سادگی می توان با این کودکان ارتباط برقرار کرد.بازی های نمایشی باعث رابطه حسنه با این کودکان می شود و این کودکان ضمن مقایسه رفتار و گفتار خود با اعضای دیگر به خودشناسی بهتری نایل می آیند و در میان گروه احساس مسئولیت می کنند و معیارهای گروه را حتی الامکان رعایت می کنند (منطقی ، 1375).
تعریف نمایش :نمایش مفهمومی است که یک هستی مطلق و یگانه ندارد و تعریف های متعددی برای آن ذکر شده است (جنینگز، 1987). هنر،فعالیت و اشتیاق یا غریزه انسانی که در نمایش تجلی می یابد، چنان در ژرفای تار و پود انسان و پی گرفت های وی تنیده شده اند که تعیین یک حد و مرز قاطع بین فعالیت های عام تر و نمایش تقریبا ناممکن است (تعاونی، 1382). بسیاری از مردم ، نمایش و تئاتر را با هم مرتبط می دانند اما در حقیقت این دو مفهموم متفاوتند. نمایش یک نجربه شخصی است (کلمه از واژه یونانی Draoمی آید به معنای I Do یا I struggle). تئاتر در ارتباط با تجربه با دیگران شکل می گیرد (واژه ای که از کلمه یونانی Theatronمی آید به معنای مکانی برای نمایش دادن (دیدن) (کاسون،2006). نمایش را می توان کنشی تقلیدی دانست،کنشی برای تقلید و بازنمایی رفتار بشر. عاملی که نمایش را نمایش می سازد، دقیقا بیرون و فراسوی واژه ها قرار دارد و عبارت از کنش یا عملکردی است که به اندیشه مفهوم مورد نظر پدید آورنده اثر، تحقق کامل می بخشد. هنر نمایش عینی ترین و ملموس ترین شکل باز آفرینی موقعیت ها و روابط انسانی است زیرا نمایش بر خلاف قالب های روایتی که بازگویی رویدادهای گذشته و خاتمه یافته گرایش دارند،در ابدیت زمان حال جاری است؛ در اکنون و اینجا نه در آن وقت ها و آن جاها (وینیکات، 1974). بالعکس، تئاتر اجرای آگاهانه یک متن یا یک موضوع از پیش تعیین شده است که هدف های متعددی را دنبال می کند؛تئاتر آموزش می دهد،ارشاد میکند،سرگرم میکندو نیز در دراه کشف جهان و الهام بخشیدن به تماشاگران گام بر میدارد. بنابراین تئاتر وسیله ای می شود که انسان توسط آن جان خود را تعریف می کند، یا از طریق آن از واقعیت های تلخ می گریزد (براکت،1977).
دسته بندی | علوم پزشکی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
سرطان پستان
سرطان پستان یکی از شایع ترین انواع سرطان است که هرساله باعث مرگ و میر فراوانی در بین زنان و مردان می شود (68 و 69). سرطان پستان در ایالات متحده آمریکا یک مشکل عمده بهداشتی است (23) و پس از سرطان ریه دومین علت مرگ ناشی از سرطان ها می باشد (24 و 55 و 70). تخمین زده می شود سالانه 1/1 میلیون زن در سراسر جهان به سرطان پستان مبتلا شده و 410000 نفر در اثر این بیماری جان خود را از دست می دهند (38). همچنین در امریکا بیشتر از 190000زن و 1900 مرد در سال دچار این بیماری می شوند و 40000 نفر نیز در اثر سرطان پستان فوت می کنند (23). بالاترین وقوع سرطان پستان در اروپا و ایالات متحده گزارش شده است (71). این سرطان 26% تمام سرطان های تازه تشخیص داده شده در زنان را تشکیل داده و مسئول 15% مرگ های وابسته به سرطان در زنان می باشد (72). طبق آمارهای فعلی، خطر ابتلا به سرطان در طول عمر زن 1 به 8 است. هنگامی که این خطر در سنین مختلف در نظر گرفته شود، خطر ابتلا به سرطان پستان در سن 39 سالگی 1 در 210 ، و خطر ابتلا در سن 59 سالگی 1 در 26 است. تقریبا 80 % از موارد سرطان پستان، بعد از 50 سالگی تشخیص داده می شود (23).
سرطان وقتی بوجود می آید که DNA به عنوان سیستم کنترل کننده اعمال سلول، تغییر کرده و رشد و تقسیم سلول از کنترل خارج شود. به هنگام بروز سرطان رشد وتکثیر سلولها از مهار و کنترل خارج می شود و تعداد زیادی سلول جدید ایجاد می شود که به تدریج منجر به ایجاد توده یا تومور سرطانی می گردد (73). سرطان پستان در واقع تومورهای بدخیمی هستند که بطور معمول در سلول های اپی تلیالی لوبولی- مجرایی پستان به وجود می آیند و از طریق سیستم لنفاوی به گره های لنفاوی زیربغلی گسترش می یابند. پس از آن تومور می تواند به نواحی دور دست بدن نظیر ریه ها، کبد، استخوان و مغز متاستاز دهد. وجود سلول های سرطانی پستان در گره های لنفاوی زیربغلی نشان می دهد که رشد تومور تنها به نواحی مجاور پستان محدود نمی شود، بلکه تومور توانایی گسترش به نواحی دور دست را نیز دارد. اکثر سرطان های اولیه پستان آدنوکارسینوم هایی هستند که در ربع فوقانی خارجی پستان واقع می باشند (71).
سلول های سرطانی بر مبنای این که به غشا پایه تهاجم کرده و از آن عبور می کنند یا خیر می توانند سرطان مهاجم یا سرطان درجا باشند. که از سرطان های درجا می توان به کارسینوم لبولی و مجرایی درجا اشاره کرد، و از کارسینوم های تهاجمی پستان می توان به بیماری پاژه نوک پستان، کارسینوم مجرایی مهاجم، آدنوکارسینوم همراه با فیبروز، کارسینوم مدولاری، موسینی، پاپیلری، توبولار، لبولی تهاجمی و سرطان های نادر (آدنوئید کیستی، سلول اسکاموس آپوکرین) اشاره کرد (72 و74 و 75). کاسینوماهای پستان به دو گروه عمده مجرایی (حدود 85% سرطانهای پستان) و لوبولار (حدود 15% سرطانهای پستان) تقسیم شده که بیشتر به صورت غیر مهاجم یا مهاجم دیده می شوند (76).
توصیف سرطان پستان درجا بر فقدان تهاجم سلول ها به بافت همبند زمینه و محصور بودن آنها در محدوده طبیعی مجرا و لوبول تاکید دارد. به حالتی گفته می شود که در آن سلول های به ظاهر بدخیم تنها به ناحیه مجاری یا لوبولی پستان محدود بوده و به غشای زیرین نفوذ پیدا نکرده اند. کارسینوم درجای مجاری پستان (DCIS) به عنوان مقدمه و پیش درآمد ارتشاح یا نفوذ کارسینوم به نواحی مجاور در نظر گرفته می شود. بر حسب الگوی رشد سلول های اشغال کننده مجرا، ویژگی های هسته این سلول ها، فعالیت میتوزی، وجود نکروز و نوع میکروکلسیفیکاسیون ها، DCIS ها به سه نوع درجه بالا، بینابینی و درجه پایین طبقه بندی می شوند. DCIS های درجه پایین متداول بوده و در حالت عادی چند کانونه هستند. DCIS های درجه بالا به لحاظ شیوع در رده دوم قرار داشته و ساختمانی بهم پیوسته دارند و با میکروکلسیفیکاسیون بارز همراه می باشند (72 و 77).
کارسینوم درجای لوبولی (LCIS)از واحدهای لوبولی انتهایی منشا گرفته و تنها در پستان زنان تشکیل می شود. با تکثیر و ازدیاد سلول های غیرطبیعی جامد و اتساع واحدهای لوبولی مشخص می گردد (71). برخلاف DCIS معمولا به صورت تصادفی به وجود LCIS پی برده می شود، در حالت عادی با میکروکلسیفیکاسیون همراه نمی باشد و کمتر به کارسینوم ارتشاحی تبدیل می شود (72).
سرطان های پستان اکثراً (75%) از نوع کارسینوم های ارتشاحی مجاری پستان هستند (23 و 71). این تومورها از سیستم مجرا منشا گرفته و معمولا به بافت های اطراف هجوم می برند و غالبا یک توده سفت و نامنظم در پستان ایجاد می کنند (23). آن ها در حالت عادی به گره های لنفاوی منطقه و نواحی دورتر متاستاز می دهند. معمولا در دهه های 5 و 6 زندگی به صورت توده منفرد و سفت ایجاد می گردد. 5 تا 10 % موارد سرطان پستان را کارسینوم های لوبولی تشکیل می دهند، این کارسینوم ها معمولا به صورت یک لایه ضخیم گسترده در پستان تظاهر می یابند (71).
کارسینوم مدولاری 5% از سرطان های پستان را تشکیل می دهد که بیشتر در زنان جوانتر از 50 سال تشخیص داده می شود (23). نوعی از کارسینوم مجرایی مهاجم است، که از مجاری بزرگتر داخل پستان منشا می گیرد و حاوی ارتشاح لنفوسیتی متراکم است (78).