دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 75 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
بصورت فایل ورد
همراه با منابع
نظریه های مربوط به خودناتوان سازی
هیگینز (1990، به نقل از نیکنام و همکاران،1389) بنیان های اصلی رفتارهای خودناتوان ساز را از گذشته تا روان شناسی عزت نفس آدلر دنبال می کند که طبق آن، انگیزه های افراد از نیاز به جبران احساسات ذهنی، حقارت و ضعف نشأت می گیرند. در سال های اخیر نیز، نظریه های مختلفی از خودناتوان سازی تحت تئوری های هدف (مارتین و همکاران[1]،2003)، نیاز (الیوت و چرچ[2]،2003)، انگیزش خودارزشی (کاوینگتون[3]،1973)، خودتائیدی (سیگل و همکاران[4]،2005) و خود تنظیمی[5](هندریکس و هیرت[6]،2009) تعیین شده است.
نظریه آدلر
آدلر معتقد بود که احساس های حقارت[7] همیشه به عنوان یک نیروی برانگیزاننده در رفتار وجود دارند. او نوشت: انسان بودن یعنی خود را حقیر احساس کردن، چون این حالت در همه ما مشترک است، نشانه ضعف نا به هنجاری نیست. این احساس ها منبع همه تلاش های انسان برای غلبه کردن بر حقارت حتی واقعی یا تخیلی مان است. آدلر معتقد بود که کودک از قدرت و نیرومندی والدین خود و از نا امیدی تلاش برای مقاومت یا مبارزه با آن قدرت آگاه است. در نتیجه کودک نسبت افراد بزرگتر و نیرومندتر اطراف خود احساس حقارت را پرورش می دهد. اگر چه تجربه اوّلیه حقارت به کودکی مربوط می شود ولی به صورت ارثی تعیین نشده است، بلکه این تجربه از محیط ناشی می شود که برای همه کودکان یکسان است، بنابراین احساس های حقارت، گریز ناپذیرند، امّا از آن مهمتر ضروری هستند، زیرا برای تلاش و رشد کردن انگیزش فراهم می آورند.
هر چه سن فرد بالاتر می رود؛ بر تمایل او به اینکه بر ضعف خود غلبه کند و همانند دیگران شود و کارهایی کند که آن ها می کنند افزوده می شود. او به پیشرفت های خود قانع نیست و پیوسته احساس حقارت می کند و به دنبال هدف های تازه تر و عالی تر می رود امّا گاهی نیز پیش می آید که آدمی نقص یا ضعف (چشمان ضعیف، سردرد، زخم معده) را بهانه قرار داده و برای خودداری از انجام کارهای دشوار یا برای توجیه شکستی که در به ثمر رساندن آن ها برخوردار است، دلیل تراشی کنند. آدلر بر این باور است، کودکانی که دارای نقص بدنی هستند، خود را برای روبرو شدن با پیشامدهای زندگی ناتوان احساس می کنند و این احساس ممکن است آن ها را از کار و کوشش باز دارد و بر ناتوانی آن ها بی افزاید. (به نقل از سیاسی، 1388)
[1]-Martin et al.
[2]-Elliot&Church
[3]-Covington
[4]-Siegel et al.
[5]-Self-regulation
[6]-Hendrix&Hirt
[7]-Inferiority feelings